جزوه مباحث اساسی در روانشناسی ۲ طهماسبی


جزوه مباحث اساسی در روانشناسی ۲ طهماسبی
جزوه درس مباحث اساسی در روانشناسی ۲ دکتر فرزانه طهماسبی در قالب فایل pdf
تعداد بازدید
28 بازدید
7,500 تومان

بخشی از متن فایل
انگیزش
انگیزش حالتی است که به رفتار ما جهت و نیرو می دهد. وقتی می گوییم انگیزش و به ما جهت می دهد یعنی
اینکه هدف دارد و قرار است ما را به سمت یک هدفی سوق دهد و وقتی که می گوییم نیرو دارد یعنی منبع
محرک است و انرژی دارد.
انگیزش مجموعه متغیرهای محیطی و ارگانیسم است که مجموعه این متغیرها به رفتار و احساسات ما جهت و
نیرو می دهد .
انگیزش به ما کمک می کند در کسب لذت و دور شدن از هر چیز ناخوشایند .
وقتی ما احساس گرسنگی میکنیم و غذایی میخوریم خوردن غذا به ما احساس لذ ت می دهد و در عین حال
باعث میشود که آن احساس ناخوشایند گرسنگی از بین برود.
یکی از اصطالحاتی که در کنار انگیزش استفاده می شود ولی معموالً مترادف در نظر گرفته می شود اصطالح
انگیزه است.
انگیزه یک حالت و احساس درونی است مانند انگیزه پیشرفت که به شرایط محیطی ک ه ما در آن قرار داریم
بستگی ندارد . مهم نیست که ما در یک شهر بزرگ زندگی میکنیم یا یک شهر کوچک یا در یک روستا، ما
انگیزه پیشرفت را داریم. اما مطمئناً وقتی ما در یک روستای کوچک هستیم امکاناتمان محدودتر است و امکان
اینکه بتوانیم به آن انگیزه به طور کامل دست پیدا کنیم را نداریم. اما اگر در یک شهر بزرگ باشیم امکاناتمان
کامل تر است و می توانیم آن را شکوفا کنیم. اینجا انگیزش به وجود می آید. در واقع می توانیم بگوییم انگیزش
انگیزه شکوفا شده است. انگیزه یک استعداد و توانایی و حالت بالقوه است و اگر در یک شرایط نامناسب محیطی
قرار بگیریم متغیرهای محیطی بر آن تاثیر گذاشته و به انگیزش تبدیل می شود.
دو نظریه مهم در ارتباط با انگیزش :
۱ .نظریه هایی که مبتنی بر سائق هستند :
صائق یک نیاز و حالت درونی است و نظریه هایی که مبتنی بر سائق هستند تاکید می کنند که انگیزش های ما
مبتنی بر نیازهای درونی ما هستند. نیازهایی که ما داریم، کمبودهایی که از نظر فیزیولوژیکی پیدا میکنیم،
حالتهای هورمونی در بدن مان.
فرضیه تعادل حیاتی:
در این فرضیه گفته می شود که بدن انسان به دنبال حفظ تعادل است. اگر به هر دلیلی تعادل داخلی بدن،
تعادل مواد شیمیایی، فشار، چربی، قند ، کاهش یا افزایش پیدا کند و تعادل به هم بخورد سیستم از طریق
خودکار فرآیندی را راه اندازی می کند که آن کمبود جبران شود.
نظریه های مبتنی بر سائق اعتقاد دارند که انگیزش های ما بر اساس فرضیه تعادل حیاتی است و مانند انگیزش
گرسنگی و تشنگی، ک ه ما تا زمانی که تعادل حیاتی بدنمان و تعادل شیمیایی بدنمان به هم نخورد، احساس
گرسنگی و تشنگی نمی کنیم.
اما هنگامی که تعادل به هم بخورد آن احساس ایجاد می شود و انگیزش گرسنگی و تشنگی در ما شکل می گیرد
این نظریه تاکیدش کامالً بر عوامل درونی است.
۲ .نظریه های مبتنی بر مشوق:
این نظریه ها تاکید شان کامالً بر عوامل بیرونی است.
و در این نظریه ها تاکید زیادی بر روی یادگیری و تجربه ها است. یعنی این که محرک ی در بیرون وجود دارد
که ما بر اساس یادگیری و تجربه متوجه می شویم که این محرک، محرک تشویق کننده است و سعی داریم که
به سمتش حرکت کنیم و یا برعکس محرک تنبیه کننده است و سعی داریم از آن دوری کنیم.
یا بیشتر آن کار را انجام می دهیم برای تشویق یا به خاطر تنبیه اصالً انجام نمی دهیم.
در نظریه های مبتنی بر مشوق، دو نوع تشویق وجود دارد و به دو دسته بندی تقسیم می شود: