جزوه مدیریت بحران در واحدهای صنعتی دکتر عبدالحمید زاده


جزوه مدیریت بحران در واحدهای صنعتی دکتر عبدالحمید زاده
جزوه مدیریت بحران در واحدهای صنعتی
تعداد بازدید
156 بازدید
7,500 تومان

جزوه مدیریت بحران دکتر عبدالحمید زاده در قالب فایل PDF با کیفیت عالی در ۵۴ صفحه
بهمراه نمونه سوالات تستی از کتاب در قالب فایل ورد در ۱۷ صفحه
 
 
بخشی از متن فایل
ص ۴و۵
مصاديق و انواع بحران
با مرور حوادثي كه در رسانه ها و يا حتي در زندگي خود با آنها برخورد داشته ايم، لفظ بحران به طيف وسيعي
از حوادث اطلاق شده است. اين حوادث از سيل و زلزله تا فجايع صنعتي چون چرنوبيل و بوپال را در بر مي
گيرد. بنابراين مصاديق بحران بسيار مي تواند متنوع باشد. به طور كلي و براي آسان تر شدن طبقه بندي، مي
توان بحران ها را به دو دسته كلي : طبيعي و مصنوع بشر تقسيم بندي كرد. البته گاه گاه تقسيم بندي هاي
ديگري نيز براي بحران ها انجام مي شود. براي مثال مي توان بحران ها را بر اساس ميزان تلفات يا قلمرو درگير
نيز تقسيم بندي كرد. اما رايج ترين تقسيم بندي، تقسيم بندي بر اساس منشاء رخداد است.
بحران هاي طبيعي:
منشاء اين گونه از بحران ها، فرآيندهاي طبيعي زمين است. اين فرآيندها مي توانند شامل فعاليت هاي زمين
چون آتش فشان، زلزله، رانش و فرسايش باشند. تغييرات ناگهاني جوي نيز مي توانند با نمودهايي چون انواع
طوفان، خشكسالي و سيل منجر به ايجاد بحران هاي طبيعي شوند. كشور ما به دليل واقع بودن در منطقه اي
زلزله خيز، همواره مستعد رخداد چنين حوادثي بوده است. براي به ياد آوردن مصاديقي از زلزله هايي كه به
صورت يك بحران ملي در آمدند، نياز به تلاش زيادي نيست. زلزله بوئين زهرا در گذشته، زلزله رودبار و
منحيل و يا فاجعه ملي بم از اين دست حوادث هستند. در جهان نيز مصاديق بحران هاي طبيعي بسيارند.
سونامي يا آب لزره جنوب شرقي آسيا و يا طوفان هاي چارلي و كاترينا مثال هايي از اين دست هستند.
ص ۱۰و۱۱
تعريف بحران
سازمان جهاني بهداشت بحران را اينگونه تعريف كرده است: « درهم ريختگي شديد زيست محيطي و رواني –
اجتماعي كه بسيار فراتراز ظرفيت انطباقي جامعه مبتلابه است» . از همين تعريف تفاوت بين حادثه وبحران
روشن مي شود . درحوادث اثرات سوء پديد آمده در پيامد حادثه توسط خود جامعه يا گروه درگير قابل ترميم
وعادي سازي است. اما در بحران ها شدت پيامدهاي نامطلوب به قدري بالاست كه مقابله با آنها از عهده گروه
درگير به تنهايي خارج است. بنابراين در هنگام تصميم گيري درمورد يك پديده ناگوار كه آيا بحران است و يا
تنها يك حادثه ، بايد توان مجموعه درگير در مقابله با آن را سنجيد. براي مثال اگر در يك روستا زلزله اي رخ
دهد براي مردم ومسئولين آن روستا اين واقعه ميتواند به عنوان يك بحران تلقي شود. اما همين واقعه براي
مقامات استان و ياكشور تنها يك حادثه تلقي مي شود . اما اگر همين پديدة زلزله در مقياسي وسيع تر و با
شدتي بيشتر رخ دهد به طوريكه شهرهاي زيادي از يك استان درگير آن شوند، مانند زلزل بم، اين واقعه ديگر
در سطح كشور هم يك بحران است . چرا كه علاوه بر بسيج تمام امكانات كشور نياز به كمك گرفتن از
سازمانهاي جهاني چون صليب سرخ بود. بنابراين چون پيامدهاي آن زلزله تنها توسط خود جامعه درگير (
كشور ايران) قابل ترميم نبود، اين واقعه يك بحران ملي نام گرفت.
درتفكر سيستمي بحران وضعيتي است كه نظم سيستم يا زير سيستم رامختل كرده و يا پايداري آن رابرهم بزند.
در طرح جامع امداد و نجات كشور كه به تصويب هيات وزيران نيز رسيده ا ست، بحران اينگونه تعريف شده
است:
“حوادثي كه در اثر رخدادها وعملكردهاي طبيعي و انساني به طور ناگهاني بروز كرده و سختي را به يك
مجموعه يا جامعه انساني تحميل مي كند و برطرف كردن آن نياز به اقدامات اضطراري ، فوري و فوق العاده
دارد.”
اما بحران در صنعت شرايط غير منتظره اي است كه سبب ايجاد اختلال در امور توليد ومنجربه آثار سوءگسترده
مالي ، انساني و يا زيست محيطي درمحل و محيط پيرامون گردد.
بحران در واحدهاي صنعتي
با پيشرفت روز افزون تكنولوژي و عظيم تر شدن صنايع به ويژه ازدهه ۱۹۶۰ ميلادي به اين سو، مخاطرات
واحدهاي صنعتي نيز رشد كرده اند . تا پيش ازاين تاريخ ، پيامدهاي حوادث واحدهاي صنعتي عمدتاً محدود
به مرزهاي كارخانه مي ماند اما حوادث امروزي واحدهاي صنعتي به دليل حجم بسياربالاي مواد درگير مي
توانند پيامدهاي بسيار شديدتري داشته باشند.
امروزه حوادث عمده و يابحران ها در صنعت را از چند ديدگاه مي توان مهم شمرد. در نگاه اول به دليل حجم
بالاي مواد درگير كه بعضاً مواد هيدروكربني آتش گير يا مواد باسميت بالا هستند، در صورت رخدادحوادث در
واحدهاي صنعتي تعداد مرگ و مير و تلفات انساني ميتواند بسيار بالاباشد. از سوي ديگر هر يك از اين
واحدهاي صنعتي به عنوان بخشي ا زنجيرة عظيم توليد ، مصرف كنندة محصول ياتوليد كننده خوراك واحدي
ديگر است. بنابراين حوادث در چنين واحدهايي منجر به اخلال در چرخه توليد و ضررهاي مالي بسيار مي
شوند
هر چند كه تلاش هاي بسياري در ارتقاء سطح ايمني واحدهاي صنعتي شده است ، هنوز حوادث بزرگ و يا به
بيان ديگر بحران هاي صنعتي رخ مي دهند. بنابراين آشكاراست كه ايمني به شكل سخت افزاري به معني بهبود
تجهيزات كنترلي و يا طراحي هاي مقاوم تر ، الزاماً به معني حذف حوادث نيست . بنابراين در سال هاي اخير،
راهكارهاي مديريتي براي مقابله با حوادث و بحران در صنعت به عنوان مكمل ايمني سخت افزاري مد نظر
قرار گرفته است . طرح هاي مديريت ريسك و مديريت بحران در صنايع با نظر به اين نياز ارائه و در صنعت
اجرا شده اند.