جزوه مدیریت رفتار سازمانی پیشرفته زارعی متین

بخشی از متن فایل
اجزای تشكیل دهندهی هوش عاطفی :
هوش عاطفی همانند چتری است که مجموعه ای از مهارت ها و خصایص فردی را در زیر خود جمع کرده است . این
مهارت ها را به دو گروه عمده مهارتهای بین فردی و مهارتهای درون فردی تقسیم می کنند. هوش عاطفی شامل آگاهی
نسبت به عواطف و چگونگی تعامل این عواطف با IQ است . یعنی فردی که می خواهد در زندگی موفق باشد باید از
عواطف و احساسات خود و دیگران آگاه بوده ، از آن استفاده منطقی ببرد.
سالووی و می یر : شخصی که دارای هوش عاطفی است ، دارای چهار مهارت به شرح زیر است :
۱ -تشخیص عواطف
۲ -استفاده از احساسات و عواطف
۳ -درك عواطف خود و دیگران
۴ -تنظیم عواطف
مراحل هوش عاطفی :
۱ -خود را بشناسیم ) خود آگاهی ( . عواطف خود را بشناسیم .
۲ -خودتنظیمی، خود مدیریتی، خود کنترلی)شناسایی نقاط قوت و ضعف و توجه به نقاط قوت. اگر شناخت خوب
باشد اعتمادبهنفس باالمیرود و موفقیتحاصلمیشود. استفاده از نقاطقوت درجهترسیدنبه اهداف(
۳ -درك دیگران ) با همدلی با دیگران مهارت اجتماعی ، برقراری ارتباط با دیگران به وجود می آید.(
هوش عاطفی کامالٌ اکتسابی است) دانیل گلمن(، از طریق مطالعه ، تجربه و کار هوش عاطفی ایجاد می شود .
درصدی که دانیل گلمن می گوید بستگی به نوع کار ، به ماهیت کار بعضی از مشاغل IQ باال می خواهد و بعضی از
مشاغل EQ باال می خواهد . موفقیت تا تحصیالت IQ باال می خواهد و بعد از آن و در زندگی هوش عاطفی بیشتری
می خواهد .
کسانیكه هوش عاطفی باالییدارند میتوانند هوش سیاسی باالیی داشته باشند. روابط عمومی و مشاغل مدیریتی
خصوصاٌ رهبری، کسانیكه هوش عاطفی باالیی دارند موفق ترند.مشاغل فنی و مهندسی IQ بیشتری الزم دارد. هوش
عاطفی جز الینفك رهبری اثربخش است .
هوش : توانایی یادگیری کاربرد مهارتهای الزم برای سازگاری با محیط .مجموعه ای از توانایی های شناختی. در
هوش عاطفی مغز و قلب با هم ترکیب می شوند و بكارمی روند . با استفاده از عواطف و مدیریت عواطف سعی می
کنیم مسائل کاری و زندگی حل و فصل شوند .
شایستگی عاطفی در محیط کاری
شایستگی عاطفی بر مبنای پنج عنصر هوش عاطفی فراگرفته می شود که عبارت اند از : توانایی خود آگاهی ، توانایی
خودمدیریتی ، انگیزه موفقیت ، همدلی ، مهارت های اجتماعی .شایستگی عاطفی منجر به کسب موفقیت های
متعددی در محیط کار می شود .
شایستگی عاطفی به دو بخش تقسیم می شود :
۱ -شایستگیشخصی: چقدر میتوانیم خودمانرابشناسیم و مدیریت کنیم. توانایی خود مدیریتی)خوشبختی، امید، تاب
آوری(. چقدر میتوانیم خودمان را وفق دهیم. چقدر میتوانیم انگیزه موفقیت را برای خودمان ایجاد کنیم.
توانایی خودآگاهی – توانایی خود مدیریتی – انگیزش
۲ -شایستگیاجتماعی:چقدر میتوانیم روابط با دیگران را مدیریت کنیم. چقدر میتوانیم دیگران را درك کنیم. )توسعه
همكاری، گوش سپردن به دیگران( چقدرتوانایینفوذداریم. بیانکننده مدیریتتعارضوشایستگیرهبری
همدلی – مهارت های اجتماعی
نقش هوش عاطفی :
در خانواده هایی که هوش عاطفی وجود دارد زندگی بهتری دارند ، همدیگر را بیشتر درك می کنند. کسانیكه
شغلشان ذاتاٌ استرس زا است ) مثل آتشنشانی ( باید هوش عاطفی باالیی داشته باشند . هوش عاطفی عامل کنترل
کنندهی استرس است و رابطهی نزدیكی با تعمیم نیازهای خودشكوفایی دارند . در سازمانها کسانیكه هوش عاطفی
باالیی دارند بهتر ارتقاء پیدا می کنند . کسانیكه هوش عاطفی باالیی دارند بهتر از کارهای پیچیده بر می آیند .
مهارت برقراری ارتباط ، مهارت درك ، مهارت شناخت ، حل و فصل تعارضها
چگونه بتوان با مشكالت مواجه شد و به حل مشكالت پرداخت. پیشرفت شغلی با هوش عاطفی درارتباط است.
بعضی از کاربردهای هوش عاطفی :
۱ -ارتباط هوش عاطفی و رویدادهای دارای فشار: افراد دارای هوش عاطفی مطلوب ، پاسخ های سازشی و انطباق
بیش تری نسبت به وقایع ناگوار و منفی از خود نشان می دهند .
۲ -نقش هوش عاطفی در تفكر و رفتار اجتماعی : چگونه حاالت عاطفی بر افكار و رفتارهای ما تاثیر می گذارند؟
عاطفه می تواند هم بر فرایند تفكر ) چگونگی برخورد ما با اطالعات اجتماعی( و هم بر محتوای تفكر ، قضاوت و
رفتار آنچه ما فكر و عمل می کنیم اثر بگذارد .
از نظر عاطفی، باهوش بودن بدین معناست که بدانیم حتیحاالت عاطفی ضعیف میتوانند تغییرات اساسی در
شیوههای رفتاریما و نحوهی بروز آنها ایجاد نماید. اما معموالٌ افراد از این تاثیرات آگاهنیستند. لذا عاطفه بر
بیشتر رفتارهای ارتباطی، گروهی ، تصمیم های سازمانی و حتی خریدهای روزانهی افراد تاثیر میگذارد و هوش
عاطفی لزوماٌ شامل آگاهی از چگونگی و زمانیاست که این تاثیرات صورت میگیرد