جزوه روانشناسی مثبت گرا سلیگمن


جزوه روانشناسی مثبت گرا سلیگمن
جزوه روانشناسی مثبت گرا سلیگمن با فرمت pdf در 36 صفحه  
تعداد بازدید
717 بازدید
7,500 تومان

جزوه روانشناسی مثبت گرا سلیگمن
 
مروری کوتاه بر تاریخچه تحول فکری
پیچ وخم های زندگی هیچ گاه با درماندگی رو به رو نخواهد شد. سلیگمن در میانه دهه ۱۹۶۰ در دانشگاه پنسیلوانیا پژوهشی
را درباره جنبه محدود شخصیت آغاز کرد که آن را درماندگی آموخته شده نامید پس از آن تمایالت پژوهشی خود را گسترش داد
تا موضوع شخصیت خوش بینی در برابر بد بینی را در برگیرد. سلیگمن بر این باور است تنها نداشتن کنترل در شرایط درماندگی
آموخته شده بر سالمتی ما تاثیر نمی گذارد بلکه این هم اهمیت دارد که این نداشتن کنترل را برای خودمان چگونه توجیه می
کنیم و برای توجیه این پدیده مفهوم سبک تبیینی را برگزید.سبک تبیینی خوش بینانه از درماندگی آموخته شده جلو گیری می
کند ، سبک تبیینی بد بینانه درماندگی آموخته شده را به همه جنبه های زندگی می کشاند . کسانی که سبک تبیینی خوش
بینانه دارند از کسانی که سبک تبیینی بد بینانه دارند تندرست تراند . خوش بینی و بدبینی آموختنی است و می تواند بر کارکرد
شناختی ما تاثیر بگذارد.
هم چنین میان درماندگی آموخته شده و افسردگی ارتباط وجود دارد . نشانه اصلی افسردگی احساس ناتوانی در کنترل روی داد
های زندگی است . سلیگمن افسردگی را >اوج بدبینی< می نامد. کسانی که به شدت افسرده اند باور دارند درمانده اند و
برای انجام هیچ کاری ارزش نمی گذارند چون انتظار ندارند چیزی به سود آن ها پایان یابد.گرچه در ماندگی آموخته شده می تواند
در طول زندگی روی دهد سلیگمن بر این باور است که ما نسبت به این گونه احساس ها در طفولیت و اوایل کودکی بسیار
آسیب پذیر هستیم.تجربه درماندگی آموخته شده در این سال ها می تواند ما را مستعد سبک تبیینی
بد بینانه کند چون سبک تبیینی پایدار در حدود ۸ سالگی ساخته می شود و قویا” تحت تاثیر سبک تبیینی پدر و مادر قرار دارد.
پیشینه روان شناسی مثبت گرا
رمز پیروزی این است که یاد بگیریم از نیروهای رنج و لذت به سود خود استفاده کنیم.آنتونی رابینز
روان شناسی مثبت گرا در سال های پایانی دهه ۱۹۹۰ به دست سلیگمن هنگامی که رئیس انجمن روان شناسی امریکا بود
شکل گرفت این همان چیزی است که مزلو و دیگر روان شناسان انسان گرا بیش از ۳۰ سال پیش از این مورد تاکید قرار دادند.
مارتین سلیگمن بنیان گذار روان شناسی مثبت گرا و شاگردش طیب رشید روان درمانی مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا را
مطرح کردند و استفاده از آن را در درمان افسردگی و نیز کاربرد فنون آن را در افزایش شادی و نشاط انسان هزاره سوم عرضه
.داشتند
در روان شناسی مثبت گرا گفته می شود شناخت توانایی ها و پتانسیل درونی آدمی و کاربرد ویژگی های مثبت افراد و خانواده
ها می تواند اثر بخشی فنون و درمان های روان شناختی را بیش از پیش کند و افزون بر درمان مشکالت روان شناختی و
ناهنجاری های رفتاری به باال بردن کیفیت زندگی و بهباشی افراد و جوامع بینجامد.در حالی که روان شناسی بالینی به گونه ای
سنتی بر کم بودها و ناتوانی های روانی می پردازد و بر انعطاف پذیری ، تدبیرمندی و توان مراجعان برای بازیابی کم تر پرداخته
است سلیگمن و همکاران اش ایجاد بنیان های روان شناسی مثبت گرا را به عنوان متمم روی کرد های کم بود مدار شروع کرده
.اند
هرچند روان شناسان از بیماری های روانی و چگونگی بقای انسان در شرایط ناگوار شناخت نسبتا” کاملی دارند ، درباره
چیستی معنای زندگی و شیوه کمال و شکوفایی انسان در شرایط مناسب فاقد دانش اند پس اکنون هنگام آن است که به
بررسی سالمت روان مثبت بپردازیم. )سلیگمن و سیکزنت میهای ۲۰۰۰)
مارتین سلیگمن در دوره ریاست اش بر انجمن روان شناسی امریکا به سال ۱۹۹۸ از روان شناسان کاربردی درخواست کرد به
اصل خود برگردند و در کنار )۱)درمان و شفای بیماران روانی)۲ )به پربار تر و رضایت بخش تر کردن زندگی انسان ها )۳ )و هم
چنین شناسایی و پرورش استعدادهای آنان بپردازند.
به راستی این ها هدف های روان شناسی کاربردی تا پیش از جنگ دوم جهانی بود اما روان شناسان پس از جنگ کامال” بر
درمان بیماری های روانی پرداختند و از دو هدف دیگر تقریبا” به طور کامل غفلت کردند.روان شناسی مثبت گرا مطالعه علمی
کارکرد های بهینه و مطلوب انسانی است با این هدف از عواملی که به افراد چه به گونه فردی و چه به گونه گروهی کمک می
کند تا به رشد و بالندگی برسند ، شناخت بیش تری پیدا می کنیم و آن را بهتر به کار می بندیم.