جزوه روانشناسی یادگیری پروین کدیور

بخشی از متن فایل
یادگیری وفلسفه
دونظريه مهم درباره منشأشناخت ورابطه آن با محيط ،خردگرايي[۱] و تجربه گرايي است که به درجات مختلف در نظريه هاي جديديادگيري قابل تشخيص است . (ص۱۹)
خردگرايي مکتبي است که منبع شناخت را ذهن انسان مي داند اگر چه انسان از اطلاعات خود را ازدنياي بيرون به دست مي آورد ،ايده ها و افکارش ناشي از کارکرد ذهن است .دکارت و کانت براين باور بودند که خرد و استدلال بر اطلاعاتي تاثير مي گذارد که ازجهان به دست آمده است.افلاطون نيز معتقد بود که شناخت مي تواند مطلق باشد و با استدلال ناب به دست آيد.(ص۲۱)
تجربه گرايي
تجربه گرايي به اين مفهوم دلالت دارد که تجربه ،يگانه منبع شناخت است .اين ديدگاه متعلق به ارسطو است ،که شاگرد و جانشين افلاطون بود.تجربه گرايي براين باور است که تجربه ،يگانه شکل شناخت است .تجربه گرايان از همان ابتدا براين باور بودند که جهان بيرون ،مبناي اثرپذيري انسان است. اغلب آنان با اين انديشه موافق اند که اشياء يا ايده ها تداعي مي شوند تا محرکهاي پيچيده يا الگوهاي ذهني را به وجود آورند .لاک ،برکلي ،هيوم وميل از شناخته شده ترين فيلسوفاني اند که از ديدگاههاي تجربه گرايان حمايت کرده اند.  (ص۲۱،۲۳)
دوفرايند اصلي در يادگيري
نخستين قدم در ايجاد درک جامع از يادگيري ،تمييز اين نکته است که همه يادگيريها به يکپارچه کردن دوفرايند کاملا متفاوت ،يعني:۱) فرايند تعامل بيروني بين فراگير ومحيط اجتماعي ،فرهنگي يا مادي وي و۲) فرايند روان شناختي دروني و نحوه کسب و بسط آن دلالت دارد.(ص۲۵،۲۶)
ابعاد سه گانه يادگيري
هرنوع يادگيري همواره در برگيرنده سه بعد: شناختي ،عاطفي و اجتماعي است .بعد سناختي به محتواي يادگيري مربوط است و مي توان آن را دانش يا مهارت توصيف کرد.بعد عاطفي يا روان پويايي،شامل انرژي رواني ،احساسات وانگيزه هاست.بعد اجتماعي (محيط) ،بعد تعامل بيروني است ؛مانند مشارکت ،ارتباط و همکاري .اين بعد در خدمت يکپارچگي فرد با اجتماع محلي  وجامعه بزرگ تر و در نتيجه ،موجب اجتماعي شدن فراگير است.به هر حال ،اجتماعي شدن با دوبعد شناختي و عاطفي صورت مي گيرد. (ص۲۶،۲۷،۲۸)