جزوه مراحل و مهارتهای مددکاری دکتر پروانه کارکیا


جزوه مراحل و مهارتهای مددکاری دکتر پروانه کارکیا
جزوه مراحل و مهارتهای مددکاری نوشته لورنس ام. برامر ترجمه دکتر پروانه کارکیا با فرمت پی دی اف در ۸۰ صفحه
تعداد بازدید
253 بازدید
7,500 تومان

بخشی از متن فایل

فصول جزوه و خلاصه کتاب مراحل و مهارتهای مددکاری دکتر پروانه کارکیا:

فصل اول: مددکاری و مفهوم آن
فصل دوم: خصوصیات مددکاران
فصل سوم: فرایند مددکاری
فصل چهارم: مهارتهای مددکاری به منظور ایجاد تفاهم
فصل پنجم: مهارتهای مددکاری هنگام بروز فقدان و بحران
فصل ششم: مهارتهای مددکاری برای عملکردهای مثبت و تغییر رفتار
فصل ششم: تفکر درباره فرایند مددکاری
عمومیت مدد کاری
-مددکاری،تنها محدود به گروه خاصی از کارشناسان نمیشود و وظیفه تمام انسانها ست.
-مدد کاران حرفه ای تصدیق میکردند که نمی توانند برای همه افراد مفید واقع شوند و بنابراین این رشته
هرچه بیشتر رو به تخصصی شدن گذاشت.
-پیشرفت های حرفه ی مددکاری باعث تالش فراگیری در جنبه صالحیت،قانونمند،شایستگی،اصول
اخالقی،پشتوانه مالی و ارایه خدمات گردید.
تسهیل رشد مددجو
-مددکاری اصوال فرآیندی است که شخص را قادر میسازد تا در راههایی که انتخاب میکند به رشد و بالندگی
برسد.مشکالت خود را حل کند و به راحتی با بحرانهای روبه رو شود.
-در مدد کاری فرض بر این است که مددجو از همه انتخاب هایش اگاه است و مسؤلیت انتخاب خود را می
پذیرد.
-مددجویان برای اینکه احساس نکند مورد ترحم واقع میشوند شخصا به تعیین میزان کمک یا نوع نیاز خود می
پردازند.
-انجام هر کاری برای دیگران بدون خواست و رضایت درونی انها اغلب مضر و ویرانگر خواهد بود.
-نکته مهم و اساسی این بخش،تعیین حدود خاصی است که در آن حدود،شخص باید یا می تواند مسؤلیت
شخص دیگری را بر عهده گیرد.
-مددکاری ممکن است در موقعیتهای مختلف صورتهای مختلفی به خود بگیرد:ولی در هر حال هدف این است
که به مددجو استقالل دهد.
-مشکلی که مدد کاران با آن مواجه اند این است که هدف،کمک به فرد است یا مؤسسه یا جامعه.
-اگر مدد کاران با رفتار و اعمال خود به مددجویان نشان دهند که فقط هدف موسسه را دنبال میکنند،با خشم و
عدم پذیرش مددجو مواجهه میشوند.از طرف دیگر انان همواره توانند مددجویان خود را با رفتاری که
نشان دهنده خصومت با موسسه یا جامعه است تحت حمایت قرار دهند.
-بهترین کار این است که مددجویان بفهمند چگونه رفتار فعلی انان از محیط و موقعیت شان متاثر شده است.
هدف،درک متقابل است نه سرزنش دیگران.
کارکوف در تحقیقاتش به این نتیجه رسید که انگیزه مددکاری و ماهیت کمکی که مددکار ارایه می دهد باید
برای مددجو روشن شود.
-گاهی اوقات مدد کاران بدون توجه به این که مددجو در وضعیت دشواری قرار میگیرد برای مددکاری
شرایطی تعیین میکنند.
-این عقیده که درخواست کمک باید همیشه در قالب کلمات بیان شود مطمئنا نتایج سویی به همراه
دارد،مخصوصا در موقعیت هایی که خطری جدی برای شخص وجود داشته باشد.
-همه هدف مددکاری،خود یاری و خود شکوفایی است تاکید بر این نکته است که ما بیشتر در نتیجه خود یاری
و جستجوی خود به رشد متعالی می رسیم.
-رفتار هر فرد در صورت آزادی عمل و تشویق به موقع قابل اعتماد و شایسته است.
-هدف اصلی مددکاری یاری مددجویان در انجام مسؤلیت های شان است.
-منظور از جلب اعتماد در مددکاری این است که مددکار به جای موعظه و ترغیب مددجو به اطمینان و
اعتماد،عمال به ایجاد جوی سرشار از اعتماد و حمایت از او بپردازد.
تحقق بخشیدن به نیاز های مددجو
-مددکاری به وجود اوردن شرایطی برای مددجویان است که د ران بتوانند نیاز های خود را بر اورده سازند.
-نوع و مقدار کمک ارائه شده بستگی به نیاز مددجو در ان برهه از زمان دارد.
-مزلو سلسله مراتب نیاز های مددجویان به ترتیب زیر معرفی کرده است:
۱-نیاز های فیزیولوژیک۲-نیاز به امنیت ۳-نیاز به عشق و تعلق ۴-نیاز به اعتماد به نفس ۵-نیاز به خود
شکوفایی.
-فرانکل سطح باالتری برای معنا قائل شده است.
-اگر این نیاز به عشق و تعلق در ما ارضا نشود،به رفتارهایی برای جلب توجه نظیر کنترل،تردید و سوءظن
گرایش خواهیم یافت.
-در مرحله خود شکوفایی کوششی برای رشد خویشتن،تکامل،استقالل،انگیزش و چالش است و شامل
حرکت،ان هم به صورت مخاطره امیز، برای رسیدن به سطوح باالتر رضایت یا رشد است.
-اهمیت فرضیه ی نیاز،برای درک روند مددکاری در این است که بسیاری از درخواست های کمک،به منظور
بر اوردن کمبود های مختلف در زمینه ی نیاز به عشق، امنیت و احترام یا اعتبار اجتماعی است.
-اگر نیاز های افراد برطرف گردد انان برای ارضای کمبودهای شان کمتر به جنایت،خشونت و فشار های
عاطفی متوسل میشوند.
-افرادی که به نحوی مطلوب رفتار مینمایند به دنبال سالمت جسمی وروانی خویش هستند.
-مددکاری همچنین فرایند آگاهی یافتن از تضاد بین تمایل به امنیت و آسایش از یک طرف و مخاطرات و جذبه
های شکوفایی از طرف دیگر بوده،به معنای ایجاد تغییر و قبول خطر است بنابراین رابطه مددکاری می
تواند هنگامی که فرد در حال کسب تجربه و دستیابی به اهداف جدید است پناهگاه امنی به وجود اورند.
گزدا و همکارانش در تحقیقات خود این مهارت های زیستی را به ارتباط انسانی،حفظ شایستگی،حل مشکل و
رسیدن به هدف در زندگی طبقه بندی میکند.
نیاز به مفید بودن
-بیشتر ما به دلیل حس نوع دوستی شدید تمایل زیادی برای خدمت به دیگران داریم.این تمایل،احساس ارزشمند
بودن و انسان بودن را در ما ایجاد کند.تنها زمانی که این نیاز به طور افراطی قوی باشد و ما تعصب
درصدد محافظت و مراقبت از ان باشیم،تبدیل به یک انگیزه منفی میشود.
-احساس نیاز به مفید بودن را باید به صورت نیازی ضروری به عشق و توجه به دیگران محسوب کرد.
یکی از پیامد های احتمالی نیاز به مفید بودن تمرکز انحصاری بر نیازهای دیگران است که در نتیجه آن
نیازهای شخصی فرد به عنوان مدد کار مورد بی توجهی قرار می گیرد.
کمک به حل مشکالت مدد کاران
-مهم ترین نکته این است که آنها قبل از کوشش برای کمک به دیگران در حل چنین مشکالتی از نیازهای خود
آگاه بوده و مراحلی را برای رفع این مشکل مشابه طی کرده اند.
تمایل به انجام کار خیر در جامعه
-انگیزه بسیاری از مدد کاریها تمایل شدید انسانهایی است که می خواهند جهان رابه مکانی بهتر از آنچه هست
تبدیل کنند
داشتن تخصص
علم و هنر مدد کاری￾اغلب دانش فرضی مددکار به او قدرت قابل توجهی در امر مددکاری می بخشد.
-مددکاری هم علم است وهم هنر.علم از آن جهت که شامل تحقیقات استادانه و فرضیات مختلف در مورد
مددکاری و مخصوصا در زمینه علوم رفتاری است و هنر از آن جهت که به شعور و احساسات درونی
در ارتباطاتی مربوط می گردد که به صورت گسترده ای بر انسانیت و هنرهای ابتکاری استوار است