جزوه بایسته های حقوق اساسی دکتر قاضی


جزوه بایسته های حقوق اساسی دکتر قاضی
جزوه بایسته های حقوق اساسی دکتر قاضی
تعداد بازدید
2206 بازدید
7,500 تومان

جزوه بایسته های حقوق اساسی دکتر قاضی با فرمت pdf و پاورپوینت در ۲۶۶ صفحه اسلایذوار
 
بخشی از متن فایل
اهداف:
از انجا که علم وسیاست با همه علوم از جمله،
حقوق سر کار دارد و بخش مهمی از آن به مطالعه نهاد های سیاسی و روابط بین آنها از یک طرف و رابطه نهاد های سیاسی با مردم می پردازد لزوم اشنایی دانشجویان علوم سیاسی با حقوق اساسی روشن می شود.در این درس دانشجویان با مفهوم جامعه سیاسی ، قدرت سیاسی ، تأثیر متقابل حقوق و قدرت بر یک دیگر روابط قوای سه گانه با یک دیگر آشنا می شوند.
شود.در این در دانشجویان با مفهوم جامعه سیاسی ، قدرت سیاسی ، تأثیر متقابل حقوق و قدرت بر یک دیگر روابط قوای سه گانه با یک دیگر آشنا می شوند.
درس اول
لئون دوگی leon dogitحقوق دان فرانسوی جامعه سیاسی را به فرمانروایان وفرمانبران تقسیم می کند
علم حقوق مجموع این روابط پیچیده را طرح ریزی می کند و بر پایه اصول وقواعد تنظیم میکند . حقوق اساسی یکی از شاخه های مهم حقوق است که به روابط سیاسی بین فرمانروایان و فرمانبران می پردازد .
مفهوم جامعه سیاسی
جامعه ی سیاسی :خانواده ، قبیله ،عشیره،روستا،شهر،کشور،جامعه اند،
گرایش طبیعی،نیاز انسان،زندگی در کنار هم درچارچوب شغل ، اقتصاد،رفاه،مذهبی سیاسی اجتماعی بودن انسان امری اجتناب ناپذیر است.
گرایش به سوی دیگران سنگ بنای جامعه است مفهوم جامعه وقتی عینیت میابد که بین افراد تشکیل دهنده روابطی از نوع اجتماعی محقق شود
گسترش روابط ،انسجام بیشتر،سیر بسوی کمال وسیر تکاملی جامعه ی انسانی رادرپی دارد .
ماهیت جامعه می طلبد که اصل تساوی وجود نداشته باشد .
. وضع ونقشها متفاوتند از ابتدای تشکیل ،ضرورت فرمانروا و فرمان بردار وجود داشته است
قدرت در ید فرمانروایان ،مستیم یا از طریق سازمان های اجتماعی اعمال می شود. به دلیل متفاوت بودن روابط از خلال جامعه چهره قدرت ظاهر میشود .
تعریف: جامعه سیاسی کامل ترین جامعه است که مشخصه آن قدرت ناب سیاسی سازمان یافته است که برهمه اعضاع اعمال می شود.
قدرت سیاسی چیست ؟
قدرت در جامعه ظاهر میشود . نظم ومصلحت عمومی که از مظاهر الزامات فرمانروای است  قدرت را در قالب حقوق صورت بندی می کند واز حالت شخصی به در می آورد وبه نهاد های سیاسی می سپارد.
دوورژه قدرت نهادی را از روابط ساده اقتداری مشخص می کند .
روابط اقتداری روابط نابرابری است که از خلال آن یک یا چند نفر بر دیگران مسلط شوند .
قدرت نهادی، اولگو های از روابط را تشکیل می دهد که ویژگی آن ثبات،تداوم وهمگانی می باشند این خصلت ها به قدرت نهادی شده جنبه سیاسی می بخشد .
میتوان گفت ان دسته از قدرت های نهادی موجود در جوامع سیاسی که هدف ان اعمال نوع ویژه ای از قدرت نظیر حکومت وتمسیت امور سیاسی جامعه باشد قدرت سیاسی به معنی وقعی کلمه به شمار می اید .
اگر جامعه به هر مرحله ای از تکامل برسد و نوع ویژه ای از قدرت بتواند به عنوان عامل تأیین کنند سرنوشت کلی جامعه ،برهمه ی اعضای ان تحمیل شود،قدرت سیاسی به وجود امده است.
این جامعه دولت ، شهر ،دولت کشور و…است. جامعه ی سیاسی و قدرت سیاسی دو مفهوم توأم است .