جزوه نظام سیاسی و دولت در اسلام دکتر فیرحی


جزوه نظام سیاسی و دولت در اسلام دکتر فیرحی
جزوه درس نظام سیاسی و دولت در اسلام دکتر فیرحی بهمراه نمونه سوالات ۲۷ صفحه تایپ شده
تعداد بازدید
25 بازدید
7,500 تومان

بخشی از متن فایل
پیشفرض های نظریه نظام سیاسی:
۱ .جهان ، جهان سیستمهاست ) یعنی جهان پر از سیستمهاست ( ؛ نقش برابر اجزا چه کوچک چه بزرگ در پیشبرد اهداف
سیستم . نظریه های لیبرال معتقدند جهان پر از آدمهاست ؛ نظریه های کالسیک جهان را پر از خانوادهها میدانند )
نظریه های کالسیک بر اساس نظریات ارسطو است و ارسطو معتقد است جهان ، جهان انواع است؛ در نظریه های
مارکسیستی جهان پر از طبقات است. بر اساس این نظریه دنیا پر از سیستم های بزرگ و کوچک است. در نظریه های
پروانهای سیستمها به شدت به هم وابستهاند و حتی بال زدن یک پروانه ) استعاره از تغییر در سیستم ( میتواند بر
سیستم جهان تاثیر بگذارد.
۲ .سیستمها به همدیگر وابستهاند ) همبستگی سیستمها (؛ سیستم ها از هم جدا نیستند و به منزله یک دومینو در نظر
گرفته میشوند. یعنی اگر سیستمی در وضعیت بدی قرار گیرد ، بقیه را هم تحت تاثیر قرار میدهد. برای مثال یک نظام
اقلیمی خاص ، نوع خاصی از نظام سیاسی را میسازد و یا طبیعت به شدت تحت تاثیر سیستم سیاسی است. این مسئله
در نظریه های ایران قدیم کاربرد داشت.
۳ .رابطه/روابط بین عناصر یک سیستم مهمتر از تک تک عناصر است.
۴ .اولویت و اصالت کل نسبت به اجزا )کل گرایی( ؛ در نظریه های سیستمی ، اجزا وقتی مهماند که در کل نقشی را ایفا
کنند و به تنهایی نقشی ندارند. داشتن اجزا مهم نیست ، قرار گرفتن آنها در روابط مهم است.
۵ .سیستمها هوشمندند ؛ یعنی میتوانند خود را بازسازی کنند. هوشمندی در جز نیست بلکه در کلیت است.
۶ .مرگ و میر در سیستمها ؛ چه طبیعی و چه غیرطبیعی . نوع مرگشان متفاوت است.
۷ .دستهبندی سیستمها ؛ به سه دسته طبیعی ، انسانی ) نظام های سیاسی ( و مصنوعی تقسیم میشوند.
نتیجه: طبق تئوری سیستمها ، انسانها در درون سیستمها معنا پیدا میکنند. سیستمها ممکن است همسو و مکمل ) آرامش
سیستم ( و یا ناهمسو و مخرب ) بیثباتی سیستم ( باشند.
نکته: نظریهها هیچگاه نه کامال میمیرند و نه کامال پذیرفته میشوند. در بهترین حالت به کما میروند تا بتوانند دوباره خود را
احیا کنند.
ارکان نظریه نظام سیاسی:
۱ .دوگانه ساختار-کارکرد)کارگزار( ؛ نظریه سیستمها امتداد در نظریه ساختگرایی و کارکردگرایی میباشد. نظریه
سیستمها آن چنان به افراد و اجزا اهمیت نمیدهد و برایش ساختار مهم است خصوصا ساختار های طبیعی. در
نظریه سنتی ) کالسیک ( میگفتند آن چهسرنوشت نظام سیاسی را تعیین میکند ، اقلیم و ساختار های جغرافیایی
آن است ) منتسکیو و ابن خلدون ( . بنابراین در نظریه های کالسیک اوایت با ساختار است اما کارکردگرایان به
ساخت اهمیتی نمیدادند و به دنبال این بودند که بدانند چه چزی در سیستم کارکرد بهتری دارد. بر خالف
ساختارگرایی که محافظهکارانه است ، کارکردگرایی را میتوان انقالبی نامید ) اهمیت هوشمندی افراد برای غلبه بر
ساختار ( . برای مثال کشور سنگاپور نمونه خوبی از غلبه کارکرد بر ساختار میباشد.
۲ .اصل یا نقطه تعادل ) point balance ) ؛ نظریه سیستمها سعی میکند این دو نظریه ساختارگرایی و
کارکردگرایی را با هم جمع کند و از هر دوی آنها بهره ببرد. نقطه تعادل یکی از مهمترین نقاطی است که سیستم
های سیاسی را توضیح میدهد. اکثر سیستم ها ، سیستم های باز هستند یعنی با تدابیر و ابتکاراتی میتوان بر
محدودیتها غلبه کرد. هنر سیاستمداران در یک جامعه این است که بین توانایی جغرافیایی ) منابع طبیعی ( و
نیروی انسانی به نقطه تعادل برسند وگرنه سیستم به فروپاشی نزدیک میشود.
نکته مهم : نظام ها به طور منطقی میل به تعادل دارند و آنتروپی یا فروپاشی یک استثناست که نیاز به دلیل دارد یعنی
اختالل نظام امری غیرعادی است و علت میخواهد اما تعادل آن امری عادی محسوب شده و علت نمیخواهد.
نکته: تفاوت بین علت و دلیل: علت بیشتر طبیعی و غیرارادی است اما دلیل بیشتر انسانی و ارادی است.
۳ .جزء/کل ؛ سیستم همیشه دارای اجزاء به هم پیوسته است.
۴ .پیچیدگی ؛ سیستمها معموال پیچیدهاند و سادگی در آنها دیده نمیشود.
تبصره: بر اساس نظریه های قدیم ، سیستم های طبیعی )ساختارها( تاثیر زیادی بر روی رفتار و عمل انسانها داشت )
طبیعی دیدن سیاست یا تاثیر طبیعت بر اراده انسان ( اما در نظریه های جدید ، مسئولیت انسانی نسبت به طبیعت
پررنگتر شده است ) تاثیر اراده انسانی بر طبیعت ( . بنابراین یک تحول از تحلیل های طبیعت پایه به تحلیل های انسان
پایه شکل میگیرد ) انقالب در تحلیل سیستمها ( .
مفهوم سیاست ) امر سیاسی ( : اصل ۲ قانون اساسی مشروطه میگوید : مجلس شورای ملی نماینده قاطبه اهالی مملکت
ایران است که در امور معاشی و سیاسی وطن خود مشارکت دارد.
تحول معنایی سیاست : واژه سیاست در ایران از واژه دامداری گرفته شده به معنای اهلی کردن حیوانات میباشد. اهلی
کردن یعنی این که شما کاری میکنید که یک موجود طبیعی ، غیرطبیعی ) مدنی ( شود ) of civilization
) human
این فرآیند تربیت یا پایدیا نام دارد. تربیت دو رکن دارد: ۱ )تشویق ) مبتنی بر نقطه تعادل ( ۲)تنبیه )مجازات(
هر دو بر عنصری به نام آگاهی ایستاده است. هر چیزی با یک جور تشویق و یک جور تنبیه میتواند سازگار شود
)هوشمندی طبیعت( .
در تربیت چیزی به نام عادت مطرح است. یعنی اگر موجودات هوشمند را با تشویق یا تنبیه به عملی وادار کنید پس از
مدتی بر حسب عادت و بدون تشویق و تنبیه همانگونه عمل خواهند کرد.